جدول جو
جدول جو

معنی به جز - جستجوی لغت در جدول جو

به جز
حرف استثنا، جز، غیر، غیر از، الّا، مگر
تصویری از به جز
تصویر به جز
فرهنگ فارسی عمید
به جز
به غیر، جز، سوا، غیراز، مگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به جا
تصویر به جا
کاری یا امری که در موقع مناسب و شایسته انجام شود، درخور، لایق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شبه جزیره
تصویر شبه جزیره
مانند جزیره، در علم جغرافیا قطعۀ وسیعی از خاک که از یک طرف متصل به خشکی و باقی آن میان دریا باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالبه جزئیه
تصویر سالبه جزئیه
در علم منطق جمله ای که در آن نفی بعض باشد مثل بعض الحیوان لیس بانسان به معنی بعضی از جانوران انسان نیستند
فرهنگ فارسی عمید
(لِ بَ یِ جُ ئی یَ / یِ)
رجوع به سالبه و قضیه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالبه جزئیه
تصویر سالبه جزئیه
ناینده پاره زبانزد کرویز (منطق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شبه جزیره
تصویر شبه جزیره
گزیره دیس آداک خاکنای جزمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزء به جزء
تصویر جزء به جزء
مو به مو، بند به بند
فرهنگ واژه فارسی سره
دورتر دوردست، پایین
فرهنگ گویش مازندرانی